گم كرده....




















Blog . Profile . Archive . Email  


خاطرات ماه کوچک

این نیز بگذرد

تا حالا شده يه چيزي رو گم كرده باشين... هرچي بگردين پيداش نكنين... از هركي بپرسين نديده باشدش.... هرچي خاطراتتون رو مرور مي كنين پيداش نكنين... بعد دو سه روز كه ديگه بي خيالش شدين و مطمئن شدين كه ديگه پيدا نمي شه... در حال انجام يه كار ديگه ... تو يه جايي كه هزار بار گشته بودين و نديده بودينش پيداش مي كنين... آخ كه هم ذوق مي كنين... هم يه جورايي كفري مي شين كه اينهمه گشتين و نشد ... و وقتي كه نگشتين خودش پيدا شد... خب من خودم يه فلسفه براي اين اتفاقا دارم... هر وقت از اين اتفاقا مي افته به خودم مي گم حتما قرار بوده يه كاري بكنم يا يه اتفاقي بيفته كه اون گم شدن جلوشو گرفته.... خلاصه به قولي به ديد مثبت بهش نگاه مي كنم كه بگذره....


به خداي مهربون نوشت: ممنونم براي همه ي مهربوني هات... ممنونم كه حالم خيلي بهتره... ممنونم كه از اين گرداب گذر كردم و فرو نرفتم... ممنونم كه هوامو داري... و هيچوقت تنهام نذاشتي و نمي ذاري....


كم كم راه مي افتم ببخشيد كه پستاي اين چند روزه يه كم بي روحه بذارين به حساب اينكه مي خوام خودمو تو محيط وبلاگ پيدا كنم دوباره....



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در چهار شنبه 16 شهريور 1390برچسب:,ساعت 8:24 توسط ماهک| |


Power By: LoxBlog.Com